10 پند ارزشمند از کتاب تختخوابت را مرتب کن، اثر ویلیام اچ مک ریون
ژنرال مکریوِن در کتابِ «تخت خوابت را مرتب کن»، ۱۰ نکته کوچک اما ضروری، برای تغییر زندگی و حتی دنیا ارائه میکند؛ نکاتی که در طول سالهای خدمتش در نیروی دریایی آموخته است، اما معتقد است هرکسی در هر جایگاهی میتواند به کمک این نکات، زندگی بهتری داشته باشد.
پند اول: روزتان را با مرتب کردن تخت خوابتان آغاز کنید.
اولین پندی که درباره آن صحبت میکنیم، دربارهی اهمیت مرتب کردن تختخواب، بلافاصله بعد از بیدارشدن از خواب است. این یعنی؛ کار امروز را برای فردا، باقی نگذارید!
مکریوِن بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه تگزاس، در دورهی آموزشی مخصوصی شرکت کرد تا بتواند وارد یگان ویژهی نیروی دریایی آمریکا شود. یکی از این قوانین سختگیرانهی این دوره، مربوط به مرتب کردن تختخواب بود.
هر روز، اولین وظیفهی هر کس مرتب کردن تخت خوابش به شیوهای اصولی و درست بود.
هر روز صبح، مربی سربازان، تختخوابهایشان را بازرسی میکرد و اگر کسی بهدرستی آن را مرتب نکرده بود، تنبیه سختِ «کلوچهی شکری» در انتظارش بود. این تنبیه شامل پریدن در اقیانوس آرام و سپس، غَلتزدن روی شنهای داغ ساحل بود. دانههای شن چسبیده به پوست، عذابی مافوق تصور، به همراه داشتند.
ممکن است با خود بیندیشید: «چرا اینقدر مرتب کردن تختخواب مهم شمرده میشود؟»
نکتهی اصلی این است که تکمیل هر کاری در اول صبح، بهترین و کاراترین شیوه برای آغاز روز است.
این کار باعث میشود که انگیزهی انجام باقی کارها را نیز پیدا کنید: با تکمیل یک کار، به انجام رساندن سایر کارها نیز برایتان آسانتر میشود.
پند دوم: از اهمیتِ داشتنِ همراه، غافل نشوید.
داشتنِ یک همراه در زندگی، بسیار مهم و حیاتی است.
در بسیاری از تمرینهای نیروی دریایی، از جمله تمرینهای قایقرانی، اهمیت کار گروهی و داشتن هم تیمی برای مکریوِن آشکار شد.
در این تمرینها، سربازها به صورت گروهی قایق سهمتری را از سربازخانه به ساحل میبردند و سپس تا مقصد تعیین شده قایقرانی میکردند.
انجام این تمرینها، بدون کمک همتیمی غیرممکن بود!
هرکسی در زندگی در شرایطی قرار میگیرد که به حمایت کسی احتیاج پیدا میکند؛ کسی که او را میفهمد و به او ایمان دارد. تا جایی که امکان دارد دوست پیدا کنید و هرگز فراموش نکنید که موفقیت شما در گرو همراهی دیگران است.
پند سوم: هیچکس را ازروی ظاهرش قضاوت نکنید.
هیچگاه نباید دچار این اشتباه شوید که کسی را ازروی ظاهر قضاوت کنید. آدمها را باید ازروی وسعت قلبشان بشناسید و ارزیابی کنید، یعنی ببینید درونشان چه میگذرد و چگونه انسانی هستند.
زمانی که مکریوِن در دانشگاه مشغول تحصیل بود، مردی نحیف و کم مو را دید. مکریوِن با خود اندیشید که چنین مردی چگونه میتواند به حضور در نیروی دریایی فکر کند!
بعد از چند دقیقه، مکریوِن در کمال تعجب متوجه شد که آن مرد تام نوریس (Tom Norris) است؛ یک قهرمان ملی که در جنگ ویتنام بهخاطر نجاتِ جانِ دیگران، بهسختی مجروح شده بود. او ستوانی کهنهکار و سرسخت بود که به عضویت تیم نجات گروگان افبیآی (FBI) درآمده بود تا همچنان به کشورش خدمت کند.
آن روز مکریوِن متوجه شد که نباید انسانها را ازروی ظاهرشان قضاوت کند و این نکته را آویزهی گوش خود کرد که قد و هیکل مهم نیست، بلکه وسعت قلب و میزانِ همت، اهمیت دارد.
پند چهارم: زندگی عادلانه نیست، به مسیرتان ادامه دهید!
در طول دورهی آموزشی نیروی دریایی، بارها مکریوِن مجبور به انجام تنبیه کلوچهی شکری میشد. در واقع، مربی میتوانست بهدلخواه خود دستور انجام کلوچهی شکری را به سربازان بدهد، بدون آن که دلیل خاصی برای آن داشته باشد! بااینوجود، پذیرفتن این مسئله برای بسیاری از سربازان کار آسانی نبود.
کلوچهی شکری تنبیهی بود که صبر و عزم سربازان را به چالش میکشید و در واقع، هدف از این تنبیه، آموختن این نکته به سربازان بود که زندگی عادلانه نیست و هر چقدر زودتر این را یاد بگیرید، بهتر میتوانید با این واقعیت روبهرو شوید.
زندگی مملو از این ناعدالتیهاست و در هنگام رویارویی با آنها دوراه دارید: میتوانید دست روی دست بگذارید و شِکوه و شکایت کنید که چرا شما دچار چنین سرنوشتی شدهاید یا میتوانید مشکلات را بپذیرید، دستبهکار شوید و به تلاشتان ادامه دهید.
پند پنجم: شکستها باعث قویترشدن شما میشوند.
هیچکس از شنیدن واژهی «شکست» خوشحال نمیشود. شکست بار منفی زیادی به همراه دارد و همه میخواهند از آن دوری کنند، اما اگر نگرش درستی داشته باشید، میتوانید از شکست به نفع خود بهره ببرید.
گاهی شکست غیرقابلاجتناب است و رنج و عذاب زیادی به همراه دارد، اما نباید اجازه دهید که شما را زمین بزند.
بر عکس، باید از آن استفاده کنید تا قویتر و مصممتر به راهتان ادامه دهید. چیزی بهنام شکست وجود ندارد، شما یا موفق میشوید یا چیز جدیدی یاد خواهید گرفت.
پند ششم: جسارت داشته باشید و از خطر کردن نترسید.
بدانید: موفقیت در جایی خارج از منطقه امن شما قرار دارد و برای دستیابی به پیروزیهای بزرگ، باید خطرهای بزرگی را متحمل شوید.
در سال ۲۰۰۴، مکریوِن و نیروهایش که در عراق حضور داشتند، درگیر مأموریتی برای نجات سه گروگان شدند. هوا هنوز روشن بود، اما مکریوِن و تیمش باید بهسرعت عملیات نجات را آغاز میکردند.
در نتیجه، مکریوِن دستور اجرای مأموریت را صادر کرد و تیم نجات را به محلِ شناسایی شده فرستاد. آنها ترس از شکست و مرگ را کنار گذاشتند، تمام تلاششان را برای موفقیتِ مأموریت به کار بستند و در نهایت، توانستند گروگانها را نجات دهند.
شعارِ، «کسی که جسارت دارد، برنده میشود»، شعارِ موردعلاقهی، مکریوِن است. او معتقد است که باید با چنین نگرشی به زندگی نگاه کرد.
بدون غلبه بر محدودیتها و نشان دادن جسارت زیاد، هرگز نمیفهمید که واقعاً چه چیزی در زندگیتان امکانپذیر است.
پند هفتم: در راه رسیدن به اهدافتان شجاع باشید.
هرکسی ترسهایی دارد؛ اما نباید بگذارید ترسهایتان بر شما غلبه کنند. شجاع باشید، چون بدون شجاعت، دیگران مسیر شما را مشخص میکنند. بدون شجاعت، هیچ هدفی به سرانجام نخواهد رسید.
یک شب، مکریوِن و سایر سربازان باید حدود 2 کیلومتر در تاریکی شنا میکردند. شناکردن هنگام شب بهخودیخود ترسناک بود، اما آن چه شرایط را دشوارتر میکرد، گزارشهای حاکی از حضور کوسهها در آب اقیانوس بود. پیش از شروع شنای شبانه، مربیان نیروی دریایی به سربازان اطلاع دادند که ممکن است آن شب با انواع کوسه، از جمله کوسه سفید بزرگ روبهرو شوند.
بااینوجود، مکریوِن و همگروهیاش مصمم بودند که تمرین را با موفقیت پشت سر بگذارند و اجازه ندهند ترسشان مانعی بر سر راه هدفشان شود. آنها با تمرکز بر هدفشان، شجاعتشان را افزایش دادند و تمرین را به پایان رساندند و این نشاندهنده آن است که باید، در راه رسیدن به اهدافتان، شجاع باشید.
پند هشتم: در همه حال، بهترینِ خود باشید.
باید در سختترین و تاریکترین لحظات زندگی بهترینِ خود باشید. در این لحظات است که باید نشان دهید واقعاً چقدر شجاع هستید.
در زندگی همهی ما لحظات تاریک وجود دارند. در این لحظات است که باید تمام توانمان را به کار گیریم و قوی باشیم.
قطعاً برای بازماندگانِ جنگ، ازدستدادن عزیزانشان دشوار و جانکاه بود. اما دقیقاً در این لحظات بود که آنها از خود مقاومت نشان میداده، خونسردیشان را حفظ میکردند و بهترینِ خود را نشان میدادند.
برای مثال، زمانی که یکی از افراد نیروی دریایی در عراق کشته شد، برادر دوقلویش خود را نباخت. او مراسمی آبرومندانه، برای برادرش برگزار کرد و حتی به سایر اعضای خانواده و دوستان دلداری داد. او میخواست برادرش به او افتخار کند.
پند نهم: به دیگران امید بدهید.
آیا تابهحال با چنین موقعیتی روبهرو شدهاید؟ چیزی نمانده که از انجام کاری منصرف شوید، اما با دوستی صحبت میکنید و او به شما امیدی دوباره برای ادامه کارتان میدهد. این لحظات نشان میدهد که یک نفر چقدر میتواند در زندگی دیگران اثربخش باشد و به آنها امید دهد.
همهی ما باید تلاش کنیم تبدیل به کسی شویم که به دیگران امید میدهد و کمک میکند لحظات سخت زندگی را پشت سر بگذارند.
اهمیت این موضوع در هفتهی جهنمی، برای مکریوِن آشکار شد.
هفتهی جهنمی، رویدادی ویژه در اولین مرحله از دورهی آموزشی نیروی دریایی بود: شش روز بیخوابی و تمرینهای طاقتفرسا، از طرف مربیان، بدون اندکی استراحت.
هدف از اجرای هفتهی جهنمی، حذف افرادی بود که استقامت کافی برای حضور در یگان ویژهی نیروی دریایی رانداشتند.
هنوز سه روز از هفتهی جهنمی، باقیمانده بود و امید سربازان به موفقیت بهسرعت کاهش مییافت.
همانطور که سربازها نشسته بودند و از سرما و خستگی نمیتوانستند تکان بخورند. یکی از مربیان پیش آنها رفته و گفته که میتوانند به کنار آتش بروند. قهوه داغ بنوشند و سوپ مرغ بخورند، اما فقط به این شرط که ۵ نفر از آنها تسلیم شوند و قید نیروی دریایی را بزنند!
در همین حین، یکی از سربازها شروع به آواز خواندن کرد و چیزی نگذشت که بقیه نیز به او پیوستند و همگی مشغول آواز خواندن شدند. این کار، نور امیدی در دل سرباز تسلیم شده روشن کرد. او راهرفته را بازگشت و همراه بقیه مشغول آواز خواندن شد.
در واقع، یک نفر توانسته بود امید ازدسترفته را به دوستانش بازگرداند. امید، قدرتمندترین نیرو در جهان است.
پند دهم: هرگز تسلیم نشوید.
زندگی نتیجهی کارهای خودتان است و هرچه بیشتر تلاش کنید، نتیجهی بهتری میگیرید و اگر تسلیم شوید، جز پشیمانی چیزی برایتان باقی نمیماند.
در اولین روز دورهی آموزشی نیروی دریایی، ۱۵۰ سرباز در مقابل مربیشان قرار گرفتند و به سخنرانی او گوش دادند.
در انتهای دورهی آموزشی تنها ۳۳ نفر از سربازان، باقیمانده بودند و مکریوِن خوشحال بود که یکی از آنهاست.
به یاد داشته باشید که زندگی، مملو از موقعیتهای دشوار است. بااینوجود، همیشه کسی وجود دارد که وضعش از شما بدتر است! پس روزهایتان را با اندوه و دلسوزی نسبت به خود نگذرانید، از زندگی شکایت نکنید و تقصیر را به گردن دیگران نیندازید. محکم باشید، تسلیم نشوید و برای رؤیاهایتان بجنگید!
سخن پایانی
در این خلاصه کتاب، درسهای ارزشمندی از یک فرمانده بازنشستهی نیروی دریایی آمریکا، با شما در میان گذاشته شد. لذا پیشنهاد میشود، ۱۰ پندِ حاصل از تجربیات ژنرال مکریوِن را آویزهی گوشتان کنید تا زندگیتان و حتی دنیا را تغییر دهید.
دیدگاهتان را بنویسید